زندگینامه سهراب سپهری؛ مروری از تولد تا مرگ + مهمترین آثار
سهراب سپهری از شاعران معاصر، نقاشان و نویسندگان ایرانی است که سبک شعر نو را برای سرودن اشعار خود انتخاب کرد. محبوبیت شعرهای او به قدری زیاد شد که به زبانهای مختلف انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی هم ترجمه شدند. از آنجایی که مطالعه کتاب تاریخ و زندگی نامه افراد مهم کشورمان کمک میکند درسهای زیادی از زندگی آنها بگیریم، در این مقاله همراه ما باشید تا به این سوال، پاسخ دهیم که سهراب سپهری کیست.
تولد سهراب سپهری و دوران کودکی او
در پانزدهمین روز از مهر ماه سال 1307 بود که سهراب سپهری در خانوادهای چهار نفره در شهر قم به دنیا آمد. او در میان 5 فرزند خانواده خود، سومین فرزند بود. سهراب یک برادر و 3 خواهر داشت؛ اما دوران کودکی خود را بیشتر با برادرش، منوچهر سپهری گذراند. آنها مدت زیادی در قم نماندند و برای سکونت در محله دروازه عطار کاشان، راهی این شهر شدند که شهر اجدادشان هم بود.
میرزا نصرالله سپهری، پدربزرگ سهراب و اولین رئیس تلگرافخانه کاشان بود. سهراب، پدری نقاش، خوشنویس، سازنده تار و نوازنده داشت که برای امرار معاش در اداره تلگراف و پست کاشان هم کار میکرد. مادرش، ماه چین نام داشت که اهل شعر و قلم بود. به همین دلیل خیلی هم دور از انتظار نبود که سهراب از همان سنین کم با شعر آشنا شود. دوران کودکی سهراب سپهری در شهر کاشان گذشت و برای تحصیلات دوره ابتدایی خود به دبستان خیام کاشان میرفت.

دوران نوجوانی سهراب سپهری
بعد از پایان دوران ابتدایی، سهراب سپهری برای گذراندن دوره متوسطه تحصیلات خود به دبیرستان پهلوی رفت. در اوایل نوجوانی سهراب بود که پدرش فلج شد و او در همان سن کم، خانواده را برای تأمین معاش آنها ترک میکرد.
با اتمام دوره دبیرستان در خرداد 1322، سپهری در دوره دانشسرای مقدماتی پسران به مدت 2 سال شرکت کرد و در اداره فرهنگ کاشان استخدام شد. همچنین در شهریور 1322 با شرکت در امتحانات ششم ادبی، دیپلم دوره دبیرستان خود را دریافت کرد.
بخش مهمی از بیوگرافی سهراب سپهری متعلق به دوران نوجوانی اوست؛ زیرا او در این دوران نقاشی را شروع کرد، تجربیات زندگی خود را به صورت شعر میسرود و نوازندگی با سنتور را یاد میگرفت. جالب است بدانید که سپهری اولین شعر خود را در 10 سالگی سرود.
دوران جوانی سهراب سپهری
سهراب با ورود به دوره جوانی، به تهران رفت تا در دانشگاه هنرهای زیبا دانشگاه تهران مشغول به تحصیل و در شرکت نفت به صورت همزمان مشغول به کار شود. البته طولی نکشید که او بعد از 8 ماه از این کار انصراف داد. در سال 1330 بود که سهراب سپهری از دانشگاه هنرهای زیبا فارغالتحصیل شد و علاوهبر دریافت نشان درجه اول علمی توانست در نمایشگاههای نقاشی مختلف ایران شرکت کند.
سهراب سپهری بعد از فارغالتحصیلی، در آذر ماه 1333 بود که در اداره کل هنرهای زیبا مشغول به کار شد. بعد از آن هم در هنرستان هنرهای زیبا کار تدریس انجام میداد. در همین زمان، او با مشفق کاشانی آشنا شد که شاعری با نام مستعار عباس کیمنش بود و به کمک او، عروض فارسی را بیشتر شناخت. تشویق سهراب به سرودن شعر توسط مشفق کاشانی، او را بیشتر به فکر درباره شاعری وادار میکرد. سهراب سپهری بعد از مطالعه شعرهای صائب و بیدل در این دوران، اولین دفتر شعر خود را منتشر کرد.
خصوصیات، زندگی شخصی و ازدواج سهراب سپهری
از نظر زندگی شخصی، سهراب سپهری بیوگرافی پیچیدهای ندارد؛ زیرا هیچگاه ازدواج نکرد و فرزندی هم نداشت. حتی در میان نوشتههای سهراب و زندگینامه او هیچ خبری از رابطههای شخصی نیست. در واقع این شاعر بزرگ، بخش زیادی از بزرگسالی خود را در کنار مادر و خواهر کوچکترش یعنی پروانه در خانهای دو طبقه گذراند.
درونگرایی، آرام بودن، نگاهی جذاب و نافذ، زبان نرم، داشتن صدای بلند، حساس و خاص بودن برخی از صفات اخلاقی آقای سپهری بودند. البته درونگرایی یکی از دلایلی بود که باعث شد سهراب نتواند نسبت به نقدهای منفی کار خود به صورت شفاهی پاسخ دهد؛ زیرا از جمعیت دوری میکرد. همچنین کارهای هنری و فعالیتهای مربوط به زندگی روزمره را هم با دقت و نظم بالا انجام میداد.
در حال حاضر هیچ اثری از برخی از آثار شامل نوشتهها و نقاشیهای او نیست؛ زیرا در صورت به ثمر نرسیدن برخی از آثار، آنها را از بین میبرد. در واقع سهراب فقط در صورت داشتن حس رضایت کامل، بوم نقاشی خود را امضا میکرد و شعرها را به چاپ میرساند.

سبک نگارش شعرهای سپهری
بیشتر آثار و به خصوص اشعار سهراب سپهری، تصویرسازیهایی بکر و خلاقانه داشتند. به گونهای که این آثار به دور از جامعه هنری، خلوت و حس تنهایی او را در قریه چنار و کویرهای کاشان نشان میدهند. سهراب هم مانند پروین اعتصامی، اشعار خود را با زبانی ساده و صمیمی میسرود، نگاهی اخلاقی و انسانی داشت و از سنت و عرفان تأثیر میگرفت. شما میتوانید زندگینامه پروین اعتصامی را در مجله انتشارات هفت و نیم بخوانید. برخی دیگر از ویژگیهای آثار سپهری عبارتند از:
- آهنگین و دلنشین بودن شعر و بیان احساسات و مفهوم با استفاده از اسطورهها و نمادها
- غرق شدن در شعر، فراموشی همه چیز و دعوت به آرامش بعد از خواندن
- تصویرسازی اشعار با زبانی نرم، لطیف، پاکیزه و منسجم و تصویرهایی بکر و تازه
- نگرانی درباره آینده انسان و سرنوشت در شعرها
- تأثیرگذاری روحیه طبیعتگرایی سپهری در اشعارش
- نسبت دادن حیات، روح و احساس به اشیای موجود در اشعار
به طور کلی سهراب، شاعری تصویرگراست؛ زیرا او طبیعتگراست و دیدگاهی عارفانه و جستجوی خدا در طبیعت دارد. “حجم سبز”، نمونه تکاملیافتهای از سبک این شاعر به حساب میآید که آن را با توجه به دیدگاه انسانمدارانه و آموختههای خود از فلسفه ذِن سروده بود.
شعرهای سهراب سپهری
سهراب سپهری، یکی از بهترین شاعران ایران است که اشعار خود را در قالب نیمایی میسرود. برخی از اشعار آن را در ادامه میخوانیم:
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار
زندگی نیست بجز دیدن یار
زندگی نیست بجز عشق
بجز حرف محبت به کسی
ورنه هر خار و خسی
زندگی کرده بسی
زندگی تجربهی تلخ فراوان دارد
دو سه تا کوچه و پس کوچه
و اندازهی یک عمر بیابان دارد
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد
در این فرصت کم؟!
***
زندگی خالی نیست
مهربانی هست،
سیب هست،
ایمان هست
آری تا شقایق هست زندگی باید کرد
***
زندگی رسم خوشایندی است
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ
پرشی دارد اندازه عشق
زندگی چیزی نیست که
لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

بهترین کتابهای سهراب سپهری
کتابهای سهراب سپهری درست مانند انواع کتاب ادبیات کودکان با زبانی ساده و شفاف نوشته شدند، معصومیت و نگاهی کودکانه به موضوعات دارند، تخیل، خیالپردازی و طبیعتدوستی از عناصر اصلی آنها هستند. برخی از بهترین کتابهای سهراب عبارتند از:
- کتاب شرق اندوه: کتابی که در سال 1340 منتشر شد و اولین جلوههای عرفانی در آن به چشم میخورد. گویی این اثر با توجهِ شاعر به دیوان شمس نوشته شده بود.
- کتاب زندگی خوابها: کتابی که در سال 1332 منتشر شد. در همان زمان که تمام شاعران با پیوستن به فضای ملتهب جامعه از خود رها شده بودند، سپهری از جامعه برید و به خود پناه برد.
- کتاب صدای پای آب: مجموعهای که در سال 1344 منتشر شد تا نشان دهد شاعر به زبان شعری ویژه خود دست پیدا کرده است.
- کتاب مرگ رنگ: دفتر شعری مرگ رنگ در سال 1330 منتشر شد که نشاندهنده فضای اشعار احساساتی و خام در دوره نوجوانی این شاعر است.
- کتاب آوار آفتاب: کتابی که با انتشار در سال 1340، روشنایی و امید را نوید میدهد.
- کتاب ما هیچ، ما نگاه: آخرین اثر سهراب که در آن از مخاطب میخواهد در زمان حال زندگی کند و از گذشته درس بگیرد. در واقع او در صدد بود با این کتاب، پلی میان گذشته و حال بسازد.
سفرهای سهراب
یکی از بخشهای جالب زندگینامه سهراب سپهری این بود که علایقش به نقاشی، سرودن شعر و نوازندگی ختم نمیشد، بلکه به سفر هم علاقه زیادی داشت. او به دلیل علاقه خود به مشرق زمین، به کشورهای هندوستان، پاکستان، افغانستان، ژاپن و چین سفر کرد و با فرهنگ و هنر هر کشور آشنا شد. برای مثال به دلیل روحیه هنرطلبی خود، حکاکی روی چوب را در ژاپن یاد گرفت و شعرهای چینی و ژاپنی را به فارسی ترجمه کرد.
علاقه سهراب به سفر فقط به مشرق زمین محدود نشد و او تصمیم گرفت در سال 1336 از راههای زمینی هم به کشورهای اروپایی مانند لندن و پاریس برود. او در مدرسه هنرهای زیبای پاریس مشغول به تحصیل در رشته لیتوگرافی شد؛ اما به دلیل قطعی بورسیه تحصیلی خود، مجبور به کسب درآمد شد تا مخارج خود را تأمین کند.
این سفرها مربوط به دوره چهارم زندگی سهراب سپهری میشدند و بیشتر از لذت سفر، برای او سیر و سلوک معنوی داشتند. او در این دوران به عنوان شاعری صاحب سبک شناخته میشد و طرفداران زیادی از سراسر دنیا داشت. جالب است بدانید که همین سفرها به مشرق زمین و آشنایی با ادیان هند و بودا روی سرودههای او هم تأثیر خاصی گذاشت.

علت مرگ سهراب سپهری و سالهای پایانی زندگی
تا اینجا خلاصه زندگی نامه سهراب سپهری را خواندیم و در بخشهای آخر به سالهای پایانی زندگی او نزدیک میشویم. سال 1358 بود که او مبتلا به بیماری سرطان خون شد و برای درمان به انگلستان رفت. البته پیشرفت بیماری باعث شد که تصمیم بگیرد به تهران بازگردد. در نهایت به دلیل ناکامی از درمان، در غروب روز دوشنبه، اولین روز از اردیبهشت ماه بود که در بیمارستان پارس تهران درگذشت.
آرامگاه سهراب سپهری کجاست؟
سهراب سپهری در روستای مشهد اردهال، یکی از روستاهای اطراف کاشان در صحن امامزاده سلطانعلی بن محمد باقر به خاک سپرده شد. ابتدا در محل دفن او یک کاشی فیروزهای رنگ قرار دادند، اما بعدها توسط خانوادهاش، سنگ سفید رنگی در محل دفن او نصب شد که قسمتی از شعر “واحهای در لحظه” از کتاب “حجم سبز” را با دست خط و حکاکی رضا مافی نوشته بودند:
به سراغ من اگر میآیید
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من

بزرگان درباره سهراب سپهری چه میگفتند؟
سهراب سپهری فراتر از سرودن شعر، نقاشی میکرد، سفر میرفت و شعرهای خود را از دل تجربههای عمیق انسانی و معنوی میگفت. به همین دلیل در ادبیات ایران، حضوری متفاوت منحصربهفرد داشت. طبیعی است که توجه بسیاری از شاعران، نویسندگان و حتی دانشمندان روی چنین شخصیتی باشد. هر کدام از بزرگان ادب و هنر، نگاه ویژهای به آثار سپهری دارند که هم جایگاه او را بالاتر میبرند و هم زاویههای جدیدی از شعر و اندیشههای او را آشکار میکنند. بخشی از این دیدگاهها را در ادامه میخوانیم.
فروغ فرخزاد
برای من، سپهری با تمام شاعران فرق میکند و دنیای فکری و حسی او از جالبترین دنیاهایی است که میشناسم. وسیع بودن شعرهای او به این دلیل است که از انسان و زندگی حرف میزند، نه از مردم، شهر و زمان خاصی. او در زمینه وزن اشعار هم راه خودش را پیدا کرده است. شاید اگر تمام نیروهای سپهری صرف سرودن شعر میشد، آن وقت میدیدید که به کجاها میرسید. به نظر من سپهری از اواخر کتاب “آوار آفتاب” به شکل محسورکنندهای شروع شد و ادامه پیدا کرد.
مهدی اخوان ثالث
از نظر من، سهراب سپهری، مرد نجیب و محجوب و نقاش بسیار خوبی بود. سهراب یک جستجوگر سرگردان بود که به دنبال راهی برای ارتباط با مردم میگشت. شاید در اولین اشعار خود خیلی بیهوده به این طرف و آن طرف میگشت، اما در آخرین اشعار خود توانست به مردم نزدیکتر شود و پیامی را برساند. من فکر میکنم سپهری، اشعاری بسیار نازک و لطیف داشت و از خیلی جهات تحت تأثیر شعرهای فروغ فرخزاد. اکنون که دیدگاه فروغ فرخزاد را درباره سپهری خواندیم و مهدی اخوان ثالث معتقد است اشعار او تحت تأثیر شعرهای این شاعر زن قرار گرفتند، برای آشنایی بیشتر با او میتوانید زندگینامه فروغ فرخزاد را در مجله انتشارات هفت و نیم بخوانید.
شمس لنگرودی
در جامعهای که نقد هنر تا حد زیادی به ناتوانیها و تواناییهای غیرهنری خالق اثر بستگی دارد، لازمه ایستادگی در برابر بیاعتناییها و تنگنظریها فقط خلق آثاری نیرومند است که سپهری چنین قدرت محسورکنندهای داشت. او در طوفان انواع توطئهها و دیگر ابتلائات فرهنگی که در جوامع استبدادی وجود داشت، به شکلی طاقتفرسا تلاش میکرد، دقت داشت و با به کارگیری استعداد، شناخت و اعتمادبهنفس خود، قدم به قدم پیش رفت تا نیمههای ابتدایی دهه 40 که با انتشار آثاری مانند “حجم سبز”، “صدای پای آب” و “مسافرم”، قله شعر نو را فتح کرد.
احمد شاملو
با وجود تمام تعریفها و تمجیدها، احمد شاملو جزو شاعرانی بود که نظر دیگری درباره شعرهای سهراب داشت. او معتقد بود شاید با خواندن دوباره شعرها، نظرش درباره آنها عوض شود و بهتر بتواند عرفانی را که در شرایط اجتماعی سالهای پس از کودتای 32 نامربوط به نظر میرسید، برای خود توجیه کند. آن شعرها گاهی بسیار زیبا و حتی فوقالعاده هستند، اما از نظر من زیبایی کافی نیست. در واقع شعر به جای لالایی باید شیپور باشد؛ یعنی بیدارکننده باشد نه خوابآور. آخر چرا وقتی سر فرد بیگناهی را لب جوی میبرند، من باید دو قدم پایینتر بایستم و بگویم “آب را گل نکنید.”
برای آشنایی بیشتر با آثار و زندگینامه او میتوانید زندگینامه احمد شاملو را در مجله هفت و نیم مطالعه کنید.

سخن پایانی
در این مقاله به طور کامل بررسی کردیم که سهراب سپهری که بود. سپهری را میتوان شاعری دانست که مسیر تازهای در شعر معاصر به وجود آورد. او نهتنها به نوگرایی زبانی و تصویری توجه داشت، بلکه جهانبینیاش را هم بر پایهی پیوند انسان با طبیعت و حقیقتی فراتر از زندگی روزمره استوار کرد. اگرچه در زمان حیاتش گاهی به خاطر دوری از مسائل اجتماعی مورد نقد قرار گرفت، اما امروز روشن است که شعر او فراتر از شرایط تاریخی، توانسته با روح انسان معاصر ارتباطی عمیق برقرار کند.
سپهری یادآور این نکته است که در میان هیاهوی جهان، میتوان به سکوت پناه برد و در سادهترین عناصر طبیعت، معنایی والا پیدا کرد. اگر شما هم به زندگی شاعران، نویسندگان و دانشمندان علاقه دارید، میتوانید زندگینامه شمار زیادی از آنها را در سایر مقالات مجله انتشارات هفت و نیم بخوانید یا کتابهایی با این موضوعات که با زبانی ساده و روان برای کودکان و نوجوانان نوشته شدند، از انتشارات هفت و نیم سفارش دهید.