در اعماق تاریخ، درخشش ستارهای بینظیر، آسمان اندیشه را روشن کرد و افلاطون متولد شد. افلاطون کیست؟ افلاطون، با نام اصلی «آریستوکلس»، یکی از تأثیرگذارترین چهرههای تاریخ فلسفه است که اندیشههایش بیش از دو هزار سال است که ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. افلاطون به دلیل عمق و گستردگی اندیشهها و روش منحصر به فردش در بیان مفاهیم فلسفی از طریق دیالوگهای ادبی، به عنوان بزرگترین فیلسوف تاریخ شناخته میشود. لقب «افلاطون» به معنای «پهنشانه» به دلیل فرم فیزیکی خاص بدن این دانشمند، به او داده شد و این نام بهمرور جایگزین نام اصلی او شد.
اما افلاطون که بود و شناخت او و آثارش چه نقشی در زندگی ما دارد؟ شناخت افلاطون به معنای گشودن دریچهای به سوی بنیادیترین پرسشهای زندگی است و به ما کمک میکند تا نقادانه فکر کنیم، استدلال کنیم و به دنبال حقیقت باشیم. فلسفه افلاطون به ما میآموزد تا با طرح پرسشهای بنیادین دربارهی هستی، دانش، اخلاق و سیاست، به درک عمیقتری از خود و جهان اطرافمان برسیم.
تولد و زندگینامه افلاطون، فیلسوف بزرگ
افلاطون کیست؟ درباره بیوگرافی افلاطون باید گفت این ستارهی درخشان آسمان اندیشه، در سال ۴۲۸ یا ۴۲۷ قبل از میلاد در شهر آتن دیده به جهان گشود. آتن در آن زمان، قلب تپندهی فرهنگ و فلسفه در یونان باستان بود. خانوادهی افلاطون از هر دو سو، از خاندانهای اصیل و نامدار آتنی بودند. پدرش، آریستون، از نوادگان آخرین پادشاه افسانهای آتن و مادرش پریکتیونه، از خاندان سولون، قانونگذار و شاعر نامدار آتنی بودند. این نسب عالی، بستر و جایگاه ویژهای برای افلاطون در جامعهی آتن فراهم کرد و باعث شد او در محیطی سرشار از فرهنگ، هنر و سیاست پرورش پیدا کند.
افلاطون در چنین بستر فرهنگی و اجتماعی ممتازی رشد کرد. او از همان کودکی، تحت تعلیم بهترین معلمان و مربیان قرار گرفت و با فلسفه، ادبیات، موسیقی و ورزش آشنا شد. این تربیت همهجانبه، از او شخصیتی چندبعدی ساخت که بعدها در آثارش نیز نمود پیدا کرد.
تحصیلات افلاطون
در پاسخ به سوال افلاطون کیست، باید به وجه تحصیلات و مطالعات این فیلسوف پاسخ دهیم. افلاطون از کودکی تحت تعلیم بهترین معلمان و مربیان قرار گرفت. او در ابتدا به فراگیری ادبیات، موسیقی، ژیمناستیک و ریاضیات پرداخت و استعداد شگرفی در این زمینهها از خود نشان داد. افلاطون جوان، علاوه بر این علوم، با آثار شاعران و نویسندگان بزرگ یونان مانند هومر و هسیود نیز آشنا شد و از آنها تأثیر گرفت. او همچنین در ورزش کشتیگیری مهارت داشت و حتی در مسابقات نیز شرکت میکرد.
افلاطون و سقراط
نقطه عطف زندگی افلاطون، آشناییاش با سقراط بود که او را به عنوان پدر فلسفه غرب میشناسند. از آثار به جا مانده از زندگینامه سقراط سند مکتوبی بجا نمانده و تمام آنچه از اندیشههای او میدانیم از طریق نوشتههای شاگردانش، به ویژه افلاطون، به دست ما رسیده است. روش سقراط برای آموزش و بحث، پرسش و پاسخ بود که به «روش سقراطی» معروف است. او با طرح پرسشهای بنیادین و به چالش کشیدن باورهای رایج، به دنبال کشف حقیقت و پرورش تفکر انتقادی در افراد بود. سقراط، فیلسوف بزرگ و استاد بینظیر، با روش پرسش و پاسخ خود، تأثیر عمیقی بر افلاطون گذاشت و او را به تفکر عمیقتر و جستجوی حقیقت سوق داد. افلاطون، شیفتهی اندیشههای سقراط شد و به شاگردی او درآمد. پس از مرگ او، افلاطون به سفرهای بسیاری پرداخت و با اندیشمندان و فیلسوفان دیگر نیز دیدار کرد و از آنها آموخت.
تاسیس مدرسه آکادمیا
آکادمیا، مدرسهای که افلاطون آن را تاسیس کرد، در حدود سال ۳۸۷ قبل از میلاد در شهر آتن آغاز به کار کرد. این مدرسه در نزدیکی باغی به نام آکادموس قرار داشت و به همین دلیل آکادمیا نامیده شد. افلاطون، پس از تجربههای ناخوشایند سیاسی و اعدام استادش سقراط، تصمیم گرفت که به جای فعالیت در سیاست، به آموزش و تربیت جوانان بپردازد. او معتقد بود که فلسفه و دانش، بهترین راه برای رسیدن به جامعهای عادلانه و سعادتمند است؛ به همین دلیل، آکادمیا را با هدف تربیت فیلسوفان، سیاستمداران و اندیشمندانی تاسیس کرد که بتوانند در اصلاح جامعه نقش داشته باشند.
در آکادمیا علوم مختلفی از جمله فلسفه، ریاضیات، هندسه، نجوم، موسیقی و سیاست تدریس میشد. افلاطون روش آموزشی خاصی را در آکادمیا به کار میبرد که مبتنی بر گفتگو، بحث و تفکر انتقادی بود. او معتقد بود که دانش تنها از طریق مطالعه و حفظ مطالب به دست نمیآید، بلکه باید با اندیشیدن، پرسش و به چالش کشیدن باورها، به عمق مفاهیم پی برد. آکادمیا، تا سالها به عنوان یکی از مهمترین مراکز علمی و فلسفی در جهان باستان شناخته میشد و بسیاری از اندیشمندان و فیلسوفان بزرگ، از جمله ارسطو در آنجا تحصیل کردهاند. در پاسخ به سوال ارسطو کیست باید بگوییم که او برجستهترین شاگرد افلاطون، یکی از بزرگترین فیلسوفان تاریخ بود که تفکر منطقی و علمی را پایهگذاری کرد. او بیش از 20 سال در آکادمی افلاطون شاگردی کرد و با اندیشههای استادش درباره جهان ایدهها آشنا شد.
جهانبینی افلاطون
در این بخش از مطلب افلاطون کیست، به جهانبینی این فیلسوف غربی میپردازیم. افلاطون، این فیلسوف بزرگ، جهان را به دو عالم مُثُل و عالم محسوسات تقسیم میکرد. عالم مُثُل، جهانی جاودانه و تغییرناپذیر بود که در آن، ایدههای کامل و ناب هر چیزی وجود داشت؛ برای مثال، ایده کامل و مطلق زیبایی، عدالت یا خوبی در این عالم حضور داشت. در مقابل، عالم محسوسات، جهانی فانی و در حال تغییر بود که در آن، چیزهایی که ما با حواس خود درک میکنیم، تنها سایهها یا تصاویری از مُثُل هستند.
افلاطون که بود و چه نگرشی در سر داشت؟ نگرش افلاطون به زندگی بر این اساس بود که هدف انسان، رسیدن به شناخت و درک عالم مُثُل است. او معتقد بود که روح انسان، پیش از ورود به این دنیا، در عالم مُثُل حضور داشته و با دیدن ایدههای کامل، به نوعی از آنها آگاهی داشته است؛ اما با ورود به دنیای محسوسات، این آگاهی کمرنگ شده و انسان باید با استفاده از عقل و تفکر فلسفی، دوباره به یادآوری آن ایدهها برسد. به عبارت دیگر، زندگی برای افلاطون، سفری برای کشف و شناخت حقیقت مطلق بود.
آثار افلاطون
افلاطون، فیلسوف بزرگ یونان باستان، آثار خود را به سبک محاوره یا دیالوگ به ثبت میرساند، در نگارش این آثار معمولا سقراط به عنوان شخصیت اصلی با دیگران وارد بحثهای فلسفی میشود. از مهمترین آثار ثبت شده افلاطون با همکاری سقراط یا ارسطو میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- جمهور(عدالت و ایدهآل دولتشهر)
- فایدون(جاودانگی روح)
- مهمانی(عشق و زیبایی)
- فایدروس(بلاغت و نفس انسانی)
- تئتتوس(ماهیت علم و دانش)
- پروتاگوراس(فضیلت)
- گرگیاس(سفسطهگرایی)
- قوانین(قوانین و نظام سیاسی)
این آثار به یاد مانده، تاثیر عمیقی بر فلسفه غرب گذاشته و پایهگذار بسیاری از مفاهیم اساسی در متافیزیک، معرفتشناسی و اخلاق شدهاند.
علت مرگ افلاطون
سرانجام فیلسوف پرآوازه در سال ۳۴۷ پیش از میلاد در سن ۸۰ سالگی در آتن درگذشت و کتاب زندگی نامه افلاطون بسته شد. مرگ افلاطون پایان یک زندگی پربار و پرتلاش بود که در آن به تأملات فلسفی، تدریس و نوشتن آثار ماندگار پرداخت. او در آخرین سالهای عمرش همچنان در آکادمیا، مدرسهای که خود بنیان نهاده بود، به آموزش شاگردانش مشغول بود. گفته میشود که او در حالی که در یک مهمانی عروسی شرکت کرده بود، به آرامی و در کمال صلح و آرامش چشم از جهان فروبست. مرگ افلاطون تنها پایان یک زندگی بزرگ نبود، بلکه آغاز تأثیری عمیق و پایدار بر فلسفه و اندیشهی بشری شد که تا به امروز ادامه دارد.
جمعبندی
در پایان زندگینامه افلاطون، باید تاکید کرد که آشنایی با قصه دانشمندان برای کودکان درسی بزرگ است؛ زیرا به آنها میآموزد که چگونه تفکری عمیق داشته باشند، پرسشهای اساسی بپرسند و در پی حقیقت و معنا باشند. افلاطون با تاکید بر عدالت، دانش و تربیت، نشان میدهد که ایدهها و افکار میتوانند جهان را تغییر دهند. او الهامبخش کنجکاوی و جستوجوی پاسخهای بزرگ در زندگی است، مسئلهای که برای رشد فکری و شخصیتی نوجوانان حیاتیست. یادگیری از افلاطون به ما کمک میکند تا ذهنی باز، منطقی و خلاق داشته باشیم و در مسیر کشف استعدادها و آیندهای بهتر گام برداریم.